نجادعلی الماسی1
چکیده
در مورد احوال شخصیه افراد، در حقوق بین الملل خصوصی کشورها دو راه حلّ متفاوت پیش بینی شده است.
در پارهای از کشورها قاعده پذیرفته شده آن است که احوال شخصیه افراد اصولاً تابع قانون دولت متبوع آنهاست و در برخی دیگر از کشورها قاعده اعمال قانون اقامتگاه نسبت به احوال شخصیه افراد مورد قبول واقع شده است.
تعارض چند قانون ملی، در دادگاههای کشورهایی مطرح میشود که احوال شخصیه افراد را تابع قانون ملّی (یا قانون دولت متبوع شخص) میدانند، همچنان که مسأله تعارض تابعیتها نیز که حلّ آن مقدم بر حلّ مسأله تعارض چند قانون ملّی است، در دادگاههای چنین کشورهایی قابل طرح است. تأثیر تابعیت در ازدواج و تأثیر ازدواج در تابعیت نیز در کشورهایی مطرح میشود که احوال شخصیه افراد تابع قانون دولت متبوع آنهاست. حقوق موضوعه ایران احوال شخصیه افراد را تابع قانون دولت متبوع آنها قرار داده است. در این مقاله که زیر عنوان «تعارض چند قانون ملّی در مورد ازدواج و طلاق» سامان یافته علل به وجود آمدن تعارض بین چند قانون ملّی، مورد بررسی قرار گرفته و راه حلّ تعارضها نیز ارائه گردیده است.
چکیده
در مورد احوال شخصیه افراد، در حقوق بین الملل خصوصی کشورها دو راه حلّ متفاوت پیش بینی شده است.
در پارهای از کشورها قاعده پذیرفته شده آن است که احوال شخصیه افراد اصولاً تابع قانون دولت متبوع آنهاست و در برخی دیگر از کشورها قاعده اعمال قانون اقامتگاه نسبت به احوال شخصیه افراد مورد قبول واقع شده است.
تعارض چند قانون ملی، در دادگاههای کشورهایی مطرح میشود که احوال شخصیه افراد را تابع قانون ملّی (یا قانون دولت متبوع شخص) میدانند، همچنان که مسأله تعارض تابعیتها نیز که حلّ آن مقدم بر حلّ مسأله تعارض چند قانون ملّی است، در دادگاههای چنین کشورهایی قابل طرح است. تأثیر تابعیت در ازدواج و تأثیر ازدواج در تابعیت نیز در کشورهایی مطرح میشود که احوال شخصیه افراد تابع قانون دولت متبوع آنهاست. حقوق موضوعه ایران احوال شخصیه افراد را تابع قانون دولت متبوع آنها قرار داده است. در این مقاله که زیر عنوان «تعارض چند قانون ملّی در مورد ازدواج و طلاق» سامان یافته علل به وجود آمدن تعارض بین چند قانون ملّی، مورد بررسی قرار گرفته و راه حلّ تعارضها نیز ارائه گردیده است.
مقدمه
در مورد احوال شخصیه، یعنی وضعیت (Elat) و اهلیت (Capaeite) افراد، دو راه حل متفاوت، در حقوق بین الملل خصوصی کشورها، پیش بینی شده است. در حقوق موضوعه بعضی کشورها قاعدهای پذیرفته شده که به موجب آن احوال شخصیه افراد اصولاً تابع قانون دولت متبوع آنهاست؛ (مواد 6 و 7 قانون مدنی ایران و ماده 3 قانون مدنی فرانسه) ولی در کشورهای وابسته به نظام انگلیسی - آمریکایی قاعده اعمال قانون اقامتگاه، نسبت به احوال شخصیه افراد، مورد قبول واقع شده است.
بی آن که دلایل ترجیح یکی از دو قاعده بر دیگری مورد بررسی قرار گیرد، صرفا یادآور، میشود که در صورت قبول قاعده اعمال قانون اقامتگاه مسأله تعارض چند قانون ملّی نسبت به احوال شخصیه مطرح نمیشود؛ چرا که، در روابط شخصی و خانوادگی بر فرض که طرفین رابطه (مثلاً زن و شوهر یا پدر و مادر و فرزندان) تابعیتهای متفاوت داشته باشند با رجوع به قانون اقامتگاه تکلیف مسأله روشن میشود. اما در صورت قبول قاعده اعمال قانون ملّی یا قانون دولت متبوع شخص) این پرسش مطرح میشود که در صورت اختلاف تابعیت، در روابط شخصی و خانوادگی کدام قانون ملّی را باید واجد صلاحیت دانست.
تعارض چند قانون ملی در دادگاههای کشورهایی مطرح میشود که احوال شخصیه افراد را، تابع قانون ملی میدانند، همچنان که مسأله تعارض تابعیتها (یا تعارض قوانین تابعیت) نیز که حل آن مقدم بر حل مسأله تعارض چند قانون ملی است، در دادگاههای چنین کشورهایی قابل طرح است؛ زیرا در نظام انگلیسی - آمریکایی دادگاهها باید، ابتدا مصادیق احوال شخصیه را تشخیص دهند تا در صورتی که موضوع را، داخل در دسته احوال شخصیه دانستند، قانون اقامتگاه را در مورد آن اجرا کنند.
بنابراین دادگاههای کشورهای وابسته به نظام انگلیسی - آمریکایی، در مسایل مربوط به احوال شخصیه، نه با تعارض تابعیتها، یعنی پدیده تابعیت مضاعف و فقدان تابعیت (یا بی تابعیتی)، مواجهاند و نه با تعارض چند قانون ملی، در مورد احوال شخصیه.
از آن جا که ایران جزء کشورهایی است که احوال شخصیه افراد را، تابع قانون دولت متبوع آنها میداند، باید در یک بخش، علل بوجود آمدن تعارض بین چند قانون ملی، مورد بررسی قرار گیرد و در بخشی دیگر راه حل تعارضها مطالعه و بررسی شود.
بخش نخست: علل تعارض چند قانون ملّی
تعارض چند قانون ملی، گاه معلول تابعیت مضاعف است (اعم از این که به صورت تابعیت مضاعف اصلی باشد یا اکتسابی). زمانی هم تعارض چند قانون ملی در اثر تغییر تابعیت یکی از اعضای خانواده است که وحدت تابعیت در کانون خانواده را از بین میبرد. گاهی نیز این تعارض معلول اعمال تابعیت سرزمینی است و آن در موردی است که طفلی در خارج از قلمرو و دولت متبوع والدین متولد میشود. مورد دیگر ازدواج مختلط2 است، که در نتیجه آن زن و مردی که تابعیتهای متفاوت دارند، پس از ازدواج نیز، هر کدام تابعیتهای خود را حفظ میکنند و خانوادهای تشکیل میشود که وحدت تابعیت در کانون آن حکمفرما نیست.
بند نخست: تابعیت مضاعف
تابعیت مضاعف گاهی در زمان تولد بوجود میآید و گاهی دیگر بعد از تولد حادث میشود. تابعیت مضاعف تولدی (یا اصلی) در اثر تعارض تابعیت نَسَبی (یا سیستم خون) با تابعیت سرزمینی (یا سیستم خاک) و یا تعارض دو تابعیت نسبی (یا دو سیستم خون) پیدا میشود.
تابعیت مضاعف بعد از تولد (یا اکتسابی نیز، در اثر تحصیل تابعیت جدید با حفظ تابعیت سابق یا در اثر ازدواج مختلط و یا در اثر تغییر تابعیت شوهر یا پدر، بوجود میآید.
الف: تابعیت مضاعف تولدی
1ـ تعارض تابعیت نسبی ایرانی با تابعیت سرزمینی خارجی: به عنوان مثال اگر از پدر و مادر ایرانی که در کانادا اقامت دارند، طفلی در آنجا بوجود آید، آن طفل مطابق قانون کانادا، که در این مورد تابعیت سرزمینی را اجرا میکند، کانادایی و از نظر قانون ایران، که تابعیت نسبی را اعمال میکند (بند 2 ماده 976 قانون مدنی) ایرانی محسوب است.3 بنابراین طفل مزبور دارای تابعیت مضاعف میشود.
2ـ تعارض تابعیت سرزمینی ایرانی با تابعیت نسبی خارجی: به عنوان مثال هر گاه از پدر و مادر ایتالیایی که یکی از آنها در ایران متولد شده، فرزندی در ایران به وجود آید، آن فرزند موافق قانون ایتالیا که در این مورد تابعیت نسبی را اعمال میکند، ایتالیایی و مطابق قانون ایران، که در این مورد تابعیت سرزمینی را اجرا میکند، ایرانی محسوب میشود. بنابراین، فرزند مزبور دارای دو تابعیت میشود، هم تابع دولت ایتالیاست و هم تابعیت دولت ایران را دارد.
3ـ تعارض دو تابعیت نسبی: از آن جایی که تابعیت نسبی یا سیستم خون، در بعضی کشورها، فقط از طریق نسب پدری پذیرفته شده است، (بند 2 ماده 976 قانون مدنی ایران نسب مادری را به هیچ وجه لحاظ نکرده است) و حال آن که در بعضی کشورهای دیگر نسب پدری و مادری هر دو لحاظ گردیده است؛ بنابراین اتفاق میافتد که در اثر اختلاف تابعیت والدین، طفل دارای تابعیت مضاعف میشود. مثلاً هر گاه از پدر ایرانی و مادر فرانسوی طفلی به وجود آید، آن طفل از نظر قانون ایران که در این مورد تابعیت نسبی را از راه نسب پدری به مورد اجرا میگذارد، ایرانی و از نظر قانون فرانسه نیز که در این مورد تابعیت نسبی را از طریق نسب مادری اعمال میکند، فرانسوی محسوب میشود.
ب: تابعیت مضاعف بعد از تولد
1ـ تحصیل تابعیت جدید با حفظ تابعیت سابق: گاهی اتفاق میافتد که در اثر ناهماهنگی قوانین تابعیت کشورها، افراد موفق میشوند با حفظ تابعیت سابق تابعیت جدیدی به دست آورند. مانند موردی که اتباع ایران بدون رعایت شرایط ترک تابعیت ایران (مانند شرط انجام خدمت تحت السلاح یا شرط رسیدن به سن بیست و پنج سال تمام) تابعیت دولتهای خارجی را قبول کنند.4
2ـ ازدواج: گاهی نیز در اثر ازدواج مختلط (یا آمیخته)، یعنی ازدواج بین زن و مردی که تبعه یک دولت نیستند، زن دارای دو تابعیت میشود. علت بوجود آمدن این تابعیت مضاعف آن است که بین طریقه وحدت تابعیت زوجین که ممکن است توسط قانون دولت متبوع شوهر پذیرفته شده باشد و طریقه استقلال مطلق تابعیت زوجین که ممکن است توسط قانون دولت متبوع زن اعمال گردد، تعارض پیدا میشود که در نتیجه آن زن دارای تابعیت مضاعف میشود.
به عنوان مثال هر گاه یک زن انگلیسی با مرد ایرانی ازدواج کند، زن دارای دو تابعیت میشود؛ زیرا زن مزبور، از یک طرف به موجب بند 6 ماده 976 قانون مدنی ایران، ایرانی محسوب میشود5 (طریقه وحدت تابعیت زوجین) و از طرف دیگر مطابق قانون انگلیس که تابعیت انگلیسی را برای او محفوظ میدارد (طریقه استقلال تابعیت زوجین)، تابعیت انگلیسی دارد.
3ـ تغییر تابعیت شوهر و یا پدر: نظر به این که ترک تابعیت شوهر و یا پدر نسبت به زن و فرزندان، فاقد اثر تبعی است6 و حال آن که تحصیل تابعیت شوهر و یا پدر، نسبت به زن و فرزندان صغیر، دارای اثر تبعی است؛7 بنابراین اتفاق میافتد که در اثر تبدیل تابعیت شوهر یا پدر، زن و فرزندان صغیر او دارای تابعیت مضاعف میشوند. چنانکه در مورد فردی از اتباع خارجی که تابعیت ایران را تحصیل میکند، زن و فرزندان صغیر او از یک طرف به اقتضای ماده 984 قانون مدنی ایران، تبعه دولت ایران شناخته میشوند8 و از طرف دیگر مطابق مقررات قانون تابعیت خارجی (که نوعا حکمی شبیه قسمت اخیر بند 3 ماده 988 قانون مدنی ایران را دارد) تابعیت مملکت سابق شوهر و یا پدر برای آنها محفوظ میماند.
بند سوم: اعمال تابعیت سرزمینی
تولد طفل در خارج از قلمرو سرزمینی دولت متبوع والدین، علاوه بر آن که ممکن است موجب پدید آمدن تابعیت مضاعف شود، سبب تعارض چند قانون ملی، قانون دولت متبوع طفل و قانون (یا قوانین) دولت متبوع والدین میگردد. در کشورهایی که روابط بین پدر و مادر و فرزندان، تابع قانون ملی است و عامل تابعیت به عنوان تعیین کننده قانون حاکم بر احوال شخصیه، مورد توجه واقع شده است. هرگاه فرزند در کشوری غیر از کشور اصل والدین متولد شد و کشور محل تولد، قانون خاک یا تابعیت سرزمین را اعمال کند، فرزند، تابعیت کشور محل تولد را بدست میآورد.از این رو تابعیت والدین (که ممکن است هر کدام تابعیت جداگانهای داشته باشد) با تابعیت فرزند متفاوت خواهد بود.
به عنوان مثال هر گاه از پدر و مادری که تابعیت کشور «الف» را دارند، فرزندی در کشور «ب» متولد گردد و کشور محل تولد، تابعیت سرزمینی را اعمال کند، پدر و مادر و فرزند، دارای تابعیت متفاوت میشوند. در بند چهارم از ماده 976 قانون مدنی آمده است: «کسانی که در ایران از پدر و مادر خارجی که یکی از آنها در ایران متولد شده به وجود آمدهاند، ایرانی محسوب میشوند.»14 با اعمال این بند علاوه بر آن که ممکن است طفل غیر از تابعیت ایران، تابعیت دولت متبوع والدین را هم داشته باشد (تابعیت مضاعف) که باید دید، در ایران یا کشورهای دیگری که قانون ملی را حاکم بر احوال شخصیه میدانند، کدام قانون را باید، حاکم بر احوال شخصیه او دانست؛ در روابط بین او و والدین نیز تعارض چند قانون ملی پدید میآید و باید دید دادگاه صالح، قانون ملی کدام یک را باید اعمال نماید.
بند چهارم: ازدواج مختلط
عقد ازدواج مختلط، یعنی ازدواج بین زن و مردی که دارای تابعیتهای جداگانه هستند، نیز از علل تعارض چند قانون ملی است. زیرا از یک سو، زن ممکن است دارای تابعیت مضاعف شود، چنانکه در مورد ازدواج زن خارجی با مرد ایرانی ممکن است، مملکت متبوعه زن تابعیت اصلی را برای او حفظ کند، در حالی که زن، مطابق بند ششم ماده 976 قانون مدنی، در اثر عقد ازدواج، تابعیت ایرانی را نیز تحصیل میکند. از سوی دیگر، چون ازدواج از مصادیق بارز احوال شخصیه است و در حقوق ایران، ازدواج هر کسی تابع قانون دولت متبوع اوست؛ بنابراین بین قانون دولت متبوع مرد و قانون دولت متبوع زن، تعارض به وجود میآید. حال اگر اختلاف تابعیت زن و مرد پس از انعقاد عقد ازدواج حفظ شود و تابعیت شوهر در اثر ازدواج به زن تحمیل نشود در مرحله تأثیر بینالمللی حق، یعنی آثار ازدواج نیز، تعارض بین چند قانون ملی پدید میآید.
در حقوق بینالملل خصوصی ایران، ازدواج مختلط به سه صورت ممکن است مطرح شود: ازدواج زن و مرد خارجی که تابعیتهای جداگانه دارند، ازدواج زن ایرانی با مرد خارجی و ازدواج زن خارجی با مرد ایرانی. در مورد فرض نخست مسأله تابعیت از لحاظ حقوق بین الملل خصوصی ایران مطرح نمیشود، چه، همان طور که میدانیم، مطابق اصل حاکمیت دولتها، در تعیین اتباع خود، هر دولتی فقط در مورد تعیین اتباع خود حق اظهار نظر دارد؛15 ولی مسأله تابعیت در فرض دوم و سوم16 و مسأله تعارض قوانین یعنی تعیین قانون حاکم بر شرایط و موانع و آثار ازدواج، در همه فروض مطرح میگردد.
1ـ ازدواج زن و مرد خارجی: هرگاه مسأله ازدواج زن و مرد خارجی که تابعیتهای جداگانه دارند، در ایران مطرح شود در مرحله ایجاد حق، یعنی تعیین شرایط و موانع ازدواج، بین قوانین ملّی زن و مرد تعارض به وجود میآید، که باید دید قانون ملی کدام یک را باید مناط اعتب&